18+

☛w امپراطوری خندهw☚

,فیلم طنز(کوتاه وطولانی)مطالب طنز ، ، مطالب جدید ، جوک ، جک ، عکس خنده دار ، ترول ، مطالب فیسبوکی ، داستان طنز ، شعر طنز

18+

یك خانم روسی و یك آقای كانادایی با هم ازدواج كردند و زندگی شادی را در تورنتو آغاز كردند .طفلكی خانم ، زبان انگلیسی بلد نبود اما می توانست با شوهرش ارتباط برقرار كند. مشكل وقتی شروع شد كه خانم برای خرید مایحتاج روزانه بیرون رفت.

یك روز او برای خرید ران مرغ به مغازه قصابی رفت.اما نمی دانست ران مرغ به زبان انگلیسی چه می شود . برای همین اول دست هایش را از دو طرف مانند بال مرغ بالا و پایین كرد و صدای مرغ درآورد. بعد پایش را بالا آورد و با انگشت رانش را به قصاب نشان داد . قصاب متوجه منظور او شد و به او ران مرغ داد.



روز بعد او می خواست سینه مرغ بخرد. بازهم او نمی دانست كه سینه مرغ به انگلیسی چه می شود. دوباره با دست هایش مانند مرغ بال بال زد و صدای مرغ درآورد. بعد دگمه های پالتو اش را باز كرد و به سینه خودش اشاره كرد . قصاب متوجه منظور او شد و به او سینه مرغ داد.

روز سوم خانم ، طفلك می خواست سوسیس بخرد. او نتوانست راهی پیدا كند تا این یكی را به فروشنده نشان بدهد. این بود كه شوهرش را به همراه خودش به فروشگاه برد............

..

برای خواندن ادامه داستان به پایین صفحه بروید

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

با خودتون چی فكر كردید؟

حواستون كجاست ؟

شوهرش انگلیسی صحبت می كرد.
 

 



جم رایگان 100% تضمینی

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ دو شنبه 23 تير 1393برچسب:18+,

] [ 23:59 ] [ Ali abbasi ]

[ ]